دیشب به طرز فجیعی تا مرز زامبی شدن رفتم..
وای حالم خیلی بد بود..
الان خوبم..خدارو شکر مامان هست
412...برچسب : نویسنده : athmes78 بازدید : 64
به یک روز تابستانی به شدت گرم نیازمندم.
به تابش خورشید روی پوستم.
412...برچسب : نویسنده : athmes78 بازدید : 80
دژاو من بودم
همیشه همون جایی بودم که باید میبودم.
412...برچسب : نویسنده : athmes78 بازدید : 85
لعنتی وقت ندارم بخوابم..
به شدت احتیاج دارم بخواب..
وقت لعنتی
412...برچسب : نویسنده : athmes78 بازدید : 77
نه آرامشی هست که سعی بر حفظش داشته باشم
و نه زندگی که سعی بر ادامه دادنش داشته باشم :)))
412...برچسب : نویسنده : athmes78 بازدید : 71
نمیدونم دارم وارد بحران 20 سالگی میشم یا وارد بحران پاییز
اخلاقم سگ شده، قبلا انقدر دوست داشتنی و مهربون بودم ولی الان حتی خودم خودمو با این اخما و رفتار خشن تحمل نمیکنم. ..
کاش ميشد از شر خود نحسم راحت بشم..
از خودم بدم میاد نمیدونم چرا اینجور شدم..
خیلی حس سنگینی تو بدنم دارم..
حس میکنم تمام احساساتم الکین همشون تظاهرن..
از این منه بیزار از همه چی بیزارم.
412...برچسب : نویسنده : athmes78 بازدید : 91
دلم میخواد برم همشونو بغل کنم و بگم ببخشید انقدر بدم و بعد محو بشم..پودر بشم و برم.
از دست این ادم راحتشون کنم.
412...برچسب : نویسنده : athmes78 بازدید : 66
خب تا اینجاش روزگار خوب گذشته..
حال خوب احوال خوب
فقط حس میکنم وقتشه کارمو شروع کنم..
و تااااا میخوام شروع کنم یا کار خونه زیاد میشه یا مهمان میاد
412...
برچسب : نویسنده : athmes78 بازدید : 76
خب اگه راستشو بخوایی امروز اولین و بزرگترین تقلب زندگیمو انجام دادم..
صدامو ضبط کردم..
هندزفری رو از زیر مقنعه گذاشتم تو گوشم
و رفتم سر جلسه ی امتحان..
و 1 ساعت بعد هم با یه لبخند ملیح از روی صندلیم بلند شدم و برگرو تحویل دادم.
412...برچسب : نویسنده : athmes78 بازدید : 82
فکر میکردم همه چیز داره خوب پیش میره و حالم انقدر خوب بود که دیگه هیچ احتیاجی به چس ناله کردن نبود
تا اینکه امروز فهمیدم نههه بابا سره کاریم
انقدر گریه کردم و وقتی از خواب بیدار شدم دیدم چشمام از شدت پف کردن شده اندازه بشقاب
به عمرم خودمو انقدر داغون ندیده بودم..
خلاصه کلا گیر افتادم تا ابد
خدا به هممون رحم کنه
412...برچسب : نویسنده : athmes78 بازدید : 45